حقیقت اینه که تمام استرس امروز به خاطر این نبود که بدونم کی معلممون میشه، بیشترش به خاطر دیدنِ نگاه تو بود وقتی که رنگ تازه ی موهام رو میبینی! دونستنِ عکس العملت دقیقه های آخر داشت منو میکشت. این چیزیه که قبلا تجربه اش نکردم چون همیشه اعتقاد داشتم "موی من مال منه و اهمیتی نداره دیگران خوششون بیاد یا نه. و من هر کاری خودم دلم بخواد باهاشون میکنم." از صبح خیلیا بهم گفتن که خیلی رنگش خوبه و بهم میاد اما. اون لحظه که تو گفتی خیلی خوشگله بهت میاد اوج لذت و آرامش بود :) کاش میشد اون لحظه ی نگاهت رو برا همیشه قاب کنم برای خودم :)

کی انقدر عزیز شدی؟ :) 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Tasha Phyllis نسیم پرواز کد تخفیف اسنپ فود گذرگاه ما میتوانیم وبگاه فادِنت Judith